روزهای شیرین با تو
سلام دخترک شیرینم روزها از پی هم مثل برق و باد می گذرند.ومن شاهد رشدو بالندگی تو هستم .دوستت دارم خیلی دوستت دارم.صبح تا شب تو خونه با هم هستیم.تو همدم من هستی با من حرف میزنی وقتی یه کم دلم می گیره موهامو نوازش می کنی با لهجه شیرین کودکانت بهم می گی مامان ناحارت نشو من پیشتم.آخ که چقدر عاشق این جملات دست و پا شکستت هستم.روز به روز می گذره و بزرگتر که میشی بیشتر شبیه من میشی.بابایی میگه وقتی تو چشمهای سیما نگاه می کنم انگار تو رو میبینم.الهی من قربون اون چشای ناز و مهربونت برم.این روزها عصر که بابایی از سر کار میاد میریم مسجد و نمازمون رو تو مسجد می خونیم .تو هم کنار من میشینی و باهام دعا می کنی .همه تو مسجد دوستت دارند.وقت برگشتن کلی ش...
نویسنده :
رعنا
10:08